افق روشن فردا

زندگی زیباست چشمی باز کن گردشی در کوچه باغ راز کن

افق روشن فردا

زندگی زیباست چشمی باز کن گردشی در کوچه باغ راز کن

افق روشن فردا

قصه عشق از آن روز شروع شد که خدا
مهر یک بی کفن انداخت میان دل ما...

و چه شروعی بهتر از این!

آری!
ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم...

در الست بود که پیمان بستیم بر ولایت علی و اولادش...
در الست بود که اولین مجلس روضه را برپا کردیم...

و این عشق تا ابد جوشان و فروزان خواهد ماند...

و میرویم تا پرچم «یا لثارات الحسین» را برفراز قله ابدیت برافرازیم...انشالله

بایگانی
نویسندگان

در تصور قرآن نظام خلقت در خدمت انسان است تا در پرتو ارتباط با خدا به کمال مطلوب (1) و سعادت جاودانه برسد، به عبارت دیگر جهان به شمول سرشت انسان، وی را به سوی خدا می‏خواند تا زندگیش جهت پیدا کند. این فراخوانی در قالب بعثت و نبوت، شکل تشریح شده خود را بازمی‏یابد تا فرصت سیر تعالی طلبانه برای انسان بیش از پیش فراهم آید.


لطفا به ادامه مطلب مراجعه شود....

این که آفرینش آسمان‏ها و زمین و هر آنچه در آن هاست، هدفمند صورت گرفته است، در جای جای قرآن به چشم می‏خورد و غایت‏مندی و حکیمانه بودن آفرینش آنها مورد تأکید قرار می‏گیرد. در آیاتی، تذکر داده می‏شود که برخوردار زیستن انسان، جزء اهداف آفرینش هستی می‏باشد، و او ضمن استفاده از برکات کیهانی در جهت بهسازی زندگی این جهانی، از طریق تماشای نشانه‏های نهفته در متن هستی، به شناخت خداوند نایل می‏آید.(2) در این رابطه مطالعه دو آیه زیر به عنوان نمونه کافی می‏نماید که می‏گوید:

إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ ل‍آیَاتٍ لَأُوْلِی الْأَلْبَابِ ـ الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیَاماً وَقُعُوداً وَعَلَی جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذَا بَاطِلاً سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ. (آل عمران /190ـ191)

بی‏شک در آفرینش آسمان‌ها و زمین و آمد و رفت شب و روز، نشانه‏هایی برای خردمندان است، همانا که خدا را در حال ایستاده و نشسته و آنگاه که بر پهلو خوابیده‏اند، یاد می‏کنند و در مورد آفرینش آسمان‌ها و زمین می‏اندیشند (و می‏گویند): پروردگارا! این‏ها را بیهوده نیافریده‏ای! منزهی تو. ما را از عذاب آتش مصون دار.

اللَّهُ الَّذِی سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ فِیهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا  مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ـ وَسَخَّرَ لَکُم مَا فِی السَّماوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مِنْهُ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ 13 (جاثیه /12-13)

خداوند همان کسی است که دریا را مسخّر شما کرد تا کشتی‏ها به فرمانش در آن حرکت کنند و بتوانید از فضل او بهره گیرید و شاید شکر نعمت‌هایش را به جا آورید. او آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است همه را از سوی خودش مسخر شما ساخت، در این نشانه‏هایی است برای کسانی که می‏اندیشند.

نگاه هستی شناختی قرآن، خود انسان را نیز تجلی‏گاه نشانه‏های خداوند و خاستگاه رویکرد به او می‏شناسد، به این دلیل که در آفرینشش (همچون کل جهان) نشانه‏های خدا و در سرشتش میل به او نهفته است. آفرینش حکیمانه هر انسان و ندای وجدان او با هم زمینه رهایی از غفلت و ارتباط‌گیری فعال با خدا را فراهم می‏آورد. بر این اساس قرآن تمام دین خدا را پدیده تعبیه شده در سرشت انسان دانسته و روی آوردن به آن را تسلیم شدن به ندای ضمیر خود او قلمداد می‏کند.

وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِلْمُوقِنِینَ ـ  وَفِی أَنفُسِکُمْ أَفَلاَ تُبْصِرُونَ. (ذاریات/20-21)

و در زمین آیاتی برای اهل یقین است و در وجود خود شما نیز آیاتی است! آیا نمی‏بینید!

إِنَّ فِی السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِلْمُؤْمِنِینَ ـ وَ فِی خَلْقِکُمْ وَمَا یَبُثُّ مِن دَابَّةٍ  آیَاتٌ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ. (جاثیه/3-5).

بی‌تردید در آسمان‌ها و زمین نشانه‏هایی برای مؤمنان وجود دارد و نیز در آفرینش شما و جنبندگانی پراکنده شده، نشانه‏هایی است برای اهل یقین.

فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا. (روم/30)

پس روی خود را متوجه آیین خالص کن که فطرت خداوندی است که انسان را بر آن آفریده است.

رسالت آسمانی که شکل تبیین شده و سامان یافته هدایت آفرینش و سرشت انسان را به ارمغان آورده است، نیز دعوت به سوی خدا، و پیامبر، دعوت کننده به سوی خدا نام گرفته است. تعبیر و داعیا الی اللَّه (احزاب/46)؛ و داعی اللَّه (احقاف/32)؛ ادعوا الی اللَّه (یوسف/108)؛ گواه قرآنی این نام گذاری می‏باشد. گویا انسان در غیاب نبوت و بعثت پیامبران، گوش به ندای هستی و زمزمه سرشت خود نمی‏دهد و خدا را هدف خود تلقی نمی‏نماید، در اثر این غفلت در دام هدف‏های تخیلی اسیر می‏شود. بر این اساس نوعی دوری و فاصله معنوی پدید می‏آید. با توجه به چنین واقعیت روحی، قرآن از عبارت بازگشت به سوی خدا استفاده نموده و از داشتن وسیله تقرب و نزدیکی به او سخن می‏گوید:

وَأَنِیبُوا إِلَی رَبِّکُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ. (زمر/54)

به سوی پروردگارتان باز گردید و در برابر او تسلیم شوید.

اللَّهُ  یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَن یُنِیبُ. (شوری /13)

خداوند هر که را بخواهد بر می‏گزیند و کسی را که به سوی او باز گردد راهنمایی می‏کند.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ. (مائده/35)

ای کسانی که ایمان آورده‏اید! تقوای الهی پیشه نموده و در پی وسیله تقرب به او باشید.

 استفاده از کلمه "الی" که معنای اصلی آن بیان غایت است، در آیات مربوط به دعوت بازگشت به سوی خدا و استفاده از وسیله تقرب زا، اشاره به هدف نهایی بودن خداوند دارد همان گونه که وسایل تقرب، اهداف میانه و مقدماتی به حساب می‏آید. نشانه‏ها و گرایش‏ها در هستی و دعوت به بازگشت در بعثت، در صورت پذیرفته شدن، نخستین نگاه به معنای زندگی است. مؤمن تازه رسته از غفلت و سرگرمی به اهداف تخیلی، بایستی خود برای عملیاتی شدن و جا افتادن معنای واقعی (خداجویی و خداخواهی) در صدد دست‏یابی به راه‏ها و وسیله تقرب به خدا و به کارگیری آن برآید. کیهان‏شناسی قرآنی، هستی را هدفمند، تحت کنترل هستی بخش و ذره ذره‏ی آن را در حال انجام دادن وظیفه می‏شناسد.(3) برکات این وظیفه‏شناسی به گونه‏ای در خدمت انسان قرار دارد. براساس چنین تئوری، بایدها و نبایدهای زندگی در قرآن عنوان دعوت به هم‌سویی و هم‌نوایی با کل هستی را به خود می‏گیرد و رعایت آنها وسیله تقرب به خداوند شمرده شده است. بایدها و نبایدها تمام ابعاد و صحنه‏های زندگی را، حتی فعالیت‏های روحی را نیز فرا می‏گیرد. انسان معنا گرا در هر موقعیتی که قرار دارد، باید وظیفه خود را به صورت واقع بینانه بداند و با یاد خدا به آن عمل کند. این روند تا آنجا قابل توسعه است که در سراسر زندگی انسان جایی برای انگیزه‌های جز خداجویی نباشد. پیامبر که به چنین مرحله‏ای از خداجویی رسیده بود، مأموریت یافت که به قصد ارائه الگو، به مسلمانان، از این راز پرده برداشته و خداوند را از آن رو که پروردگار جهانیان است هدف زندگی خویش معرفی کند.

قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. (انعام/162)

بگو نماز، عبادت‏ها، زندگی و مرگم همه برای خداوند پروردگار جهانیان است.

بر پایه توضیحات گذشته، از نظر قرآن، خداوند آفریدگار هستی هدفمند، با طرح خواسته‏های خود در قالب بایدها و نبایدها که جلوه ربوبیت اوست، معنا بخش زندگی انسان و جلودار او در مسیر بی‌انتهای تکامل می‏باشد. 



پی نوشت:

1) جوادی آملی، عبدالله، تسنیم تفسیر قرآن کریم، مرکز نشر اسراء، چاپ اول، 611 و 608.

2)  در این رابطه آیات: 3 سوره احقاف، 38 و 39 سوره دخان، 18-22 سوره مؤمنون و 31-34 سوره ابراهیم مطالعه شود.

3) مطهری، مرتضی، تکامل اجتماعی انسان، 109.

نظرات  (۱)

  • کریم آرمات
  • خیلی کامل و جامع بود در ضمن به نظر من علمی و پرمحتوا بود
    پاسخ:
    سلام
    متشکرم
    لطفا دوباره به این وبلاگ سر بزنید.